زبان یک ملت بزرگترین وجه اشتراک آن ملت است. با تحلیل در این جمله میتوان به این رسیدکه در یک جامعه، علی رغم وجود تنوع زبانی ولی یک زبان معیاری انتخاب میشود. زبان معیار خصوصیات زیر را دارا است : اول این که پرمخاطب باشد یعنی سخنگویان و سخنوران به آن زبان در جامعه زیاد باشد. دوم این که زبانِ کامل، مدرن، زنده و پویاتری نسبت به زبان های دیگرِآن جامعه باشد و سوم این که هویت آن جامعه را بدرستی پاسداری کند و مهر تاییدی بر اصالت و تمدن آن جامعه باشد.
این خصوصیات یک زبان معیار در یک کشور است و میتواند در مقیاس بزرگتر به صورت زبان میانجی در جهان و در مقیاس کوچک تر به صورت گویش معیار نمایان شود.
با این تفاسیر زبان گیلکی نیز نیازمند گویش معیار است که هم هویت منطقه کاسپین را احراز کند و هم در کتابت کتب علمی به زبان گیلکی از این گویش استفاده شود و در واقع زبان مطبوعات و رسانه ها شود.
زبان گیلکی دارای طیف گسترده ای از گویش ها و لهجه ها است ، وقتی به منطقه کاسپین نگاه می اندازیم میبینم که پهناوری زبان گیلکی از منطقه تالش نشینِ عنبران تا شرق مازندران و از جنوب تا طالقان، دماوند، الموت است. پیدا کردن گویشی معیار با خصویات بالا در این طیف میتوان به گویش رشتی اشاره کرد که این گویش به علت مهاجرت زیاد اقوام گیلک در باطنش کلماتی فراتر از گویش رشتی نهفته است. البته گویش رشتی کامل کامل هم نیست و باید برای کامل کردن گویش رشتی از کلمات گویش های دیگر زبان گیلکی استفاده کرد.
( یک جور اتحاد تمامی واژه های گیلکی در قالب رشتی!)